جدول جو
جدول جو

معنی روح الهی - جستجوی لغت در جدول جو

روح الهی
(حِ اِ لا)
مراد از آن نفس ناطقه است. (از فرهنگ علوم عقلی تألیف دکتر سجادی). رجوع به حکمهالاشراق مصحح کربین ص 267 و 268 و کلمه روح شود
لغت نامه دهخدا
روح الهی
روان گویا (نفس ناطقه) زبانزد فرزانی
تصویری از روح الهی
تصویر روح الهی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روح الله
تصویر روح الله
(پسرانه)
روح خداوند، لقب عیسی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روح الدین
تصویر روح الدین
(پسرانه)
آنکه روح دین است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از روح الله
تصویر روح الله
لقب حضرت عیسی
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند، که در 47 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند قرار دارد. دامنه ای و معتدل و دارای 22 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
ابن حاتم بن قبیصه بن مهلب ازدی، از امرا و نیکوکاران و حاجب منصورعباسی بود، مهدی بن منصور او را ولایت سند داد و سپس او را به بصره و پس از آن به کوفه منتقل کرد، در زمان هارون الرشید به حکومت فلسطین گماشته شد و بعد معزول گردید و به بغداد رفت و آنگاه که برادرش یزید بن حاتم امیر افریقیه درگذشت وی بجای او به حکومت قیروان منصوب شد (171 ه، ق،) و هم بدانجا درگذشت، وی به علم و شجاعت و دوراندیشی موصوف بود، (از اعلام زرکلی چ 2 ج 3 ص 63)، و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 406 و اعلام المنجد و فتوح البلدان بلاذری و البیان و التبیین ج 2 ص 195 و عیون الاخبار (فهرست) و ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 314 و العقد الفرید ج 1 ص 56 و ج 2 ص 44 و 243 شود
لغت نامه دهخدا
(حُلْ لاه)
ده کوچکی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 12هزارگزی جنوب شرقی مرزبانی و یک هزارگزی گندآباد. سکنۀ آن 45 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(حُلْ لاه)
حضرت عیسی. (غیاث اللغات) (آنندراج). لقب عیسی پیغامبر. روح. رجوع به ’عیسی’ و ’روح’ در این لغت نامه شود:
در اثر خوانده ام که روح اﷲ
شد بصحرا برون شبی، ناگاه.
سنایی.
نه روح اﷲ در این دیر است چون شد
چنین دجال فعل این دیر مینا.
خاقانی.
من چو روح اﷲ شده بر آسمان
وآن شده همچون جمادی در زمین.
خاقانی
ابن عبدالله قزوینی (متوفی بسال 541 ه. ق) او راست: شمس المنیر الاعظم فی اسماء البدر المسیر المعظم. (کشف الظنون چ استانبول ج 2 ستون 1062)
قاضی، شهاب الدین. وی قاضی جمشکزک بود. او راست: منظومه ای فارسی موسوم به زهرهالادب در لغت
لغت نامه دهخدا
(حُدْ دی)
محمد بن اسحاق بن علی بن عربشاه. واعظ و عالم و جامع اقاویل مفسران و ناشر احادیث رسول خدا بود، و از زهد و معرفت نصیبی تمام داشت. او راست: کتابی در ترسل، و نیز تعلیقاتی فراوان و مجموعات و امالی داشت. وی در صفر سال 734 ه. ق. درگذشت و نزد پدرش دفن گردید. (از شدالازار ص 320). و رجوع به همین کتاب صفحۀ مذکور و حاشیۀ همان صفحه شود
شیخ، محمد بن ابی بکر الشیلی. او راست: المشرع الروی فی مناقب الساده آل ابی علوی. (از معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
(حُلْ اِ لا هی ی)
رجوع به روح الهی و حکمت اشراق ص 201 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از روح الله
تصویر روح الله
لقب حضرت عیسی (ع) پیغامبر میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوت الهی
تصویر قوت الهی
شارش خدایی
فرهنگ لغت هوشیار